چرا شایعه ؟

دوتا خلبان هستن میگن ما روزی 2 الی 3 بار یه سری ساک پر از جواهر از کشور خارج می کنیم می بریم اونور تحویل اشخاص نامشخص میدیم

خبر داری ایران به یمن موشک میده

اگه Fatf اوکی بشه خیلی خوبه ، خصوص اینکه جلوی تامین مالی حزب الله رو میگیره

این بخشی از خزعبلات مطرح شده در سطح عام هست ، افرادی که بخشی از اطلاعاتشون از پراکنده گویی ها در شبکه های مجازی گرفته میشه و بخشی هم حاصل مریضی شبه روشنفکری که اوج هنر را رو کردن دست حاکمیت میدونن،هر زمان هر ندایی از درون حاکمیت برخواست اینها سریعا به فکر پیدا کردن دلایل منفعت حاکمیت از این ندا بودند و وقتی هم دستشان به جایی بند نمی شود شروع به مسخره و تمسخر می کنند

متاسفانه از دلایل عمده شروع این جریان در ایران از نظر من یکی ضعف حاکمیت در بیان حقایق و اطلاع رسانی بوده به نحوی که فضای رسانه ای کشور غالبا از خارج از کشور  اداره می شده و در تقابل با این نفوذ جریان رسانه ای کشور که در راس آن صدا و سیماست که بیشتر سریال محور است تا گزارش های مستدل از واقعیت های تاریخی ، اگر هم برنامه ای باشد ساعت پخش یا شبکه پخش آن طوری هست که شاید 10 درصد مردم هم متوجه نباشند ، وجود مجری های کم سواد که شیوه مجری گری آن ها شبیه به یک گپ و گفت دبیرستانی بوده و همچنین تبلیغاتی که جز حجاب زنان در آن همه چیزش مطابق با فرهنگ لیبرالی بوده ، دلیل دیگر وجود فساد در دستگاههای دولتی ، اعم از رابطه بازی، اعمال سلیقه در قانون و همچنین تمایل ایرانی ها به پیشرفت در کمترین زمان ممکن بوده است

خوب مبارزه با شایعات و به عباریت پاسخگویی در این زمینه نه تنها کافی نیست بلکه به نوعی وقت تلف کردن است چرا که علاوه بر حجم زیاد ورود شایعات ، از طرفی مقدار باورپذیری آن هم به نحوی ست که اثبات شایعه بودن آن کمکی به وضع موجود نمی کند  . با این وضع متهم کردن طرف مقابل و بیان جفاهای کشورهای غربی به تنهایی ، شاید کمکی به اوضاع روانی جامعه نکند ، متاسفانه تقریبا جناح های سیاسی کشور که متاثر از اصلاح طلبی یا اصولگرایی هستند همیشه به دنبال مچ گیری از هم هستند و برای ناکارآمدی طرف مقابل به دنبال دلیل هستند ، و ما یک صدای واحد نداریم که محکم برای مشکلات بجنگند و محکم مقابل غرب ایستادگی کنند.یا دچار افراط شدیم یا وادادگی و استحاله که متاسفانه گزینه دوم  بیشتر بوده چرا که رسانه های غربی به کمک سیاستمداران غرب گرا آمدند و با استفاده از مطالبه سازی های جدید به اسم آزادی باعث شد که بسیاری از مردم باور کنند و لذت ببرند که پیگیری این مشکلات به نوعی دستیابی به آزادی های مدنی ست

و سالهاست که به قول دکتر شریعتی به حیله ی دشمن و به جهل دوست ملت فریب میخورد و بهره بردار استفاده اش را می برد . . .

بی سوادی در سطح وسیع

حقیقت این است که بی‌سوادی از میان نرفته، فقط این‌روزها، بی‌سوادها خواندن و نوشتن فرا گرفته‌اند...

« آلبرتو موراویا»

این جمله شاید یکی از جامع ترین مفاهیمی باشد که بتوان راجب بیشتر آدم های امروزی به کار برد،آدمهایی که سهمشان از درک واقعیات حتی از نوع ساده ترینش مهمل بافی بر اساس مشاهدات و تجربیاتشان بوده.تفکیکی بین واقعیت مسائل و حقیقت موجود نمی توانند قائل باشند و با چاشنی خرده اطلاعات نامعتبر هریک تبدیل به علامه دهر می شوند.متاسفانه یکی از آسیب های خرده اطلاعات این افراد را میتوان اصطلاحات و عبارات بی ربط در نظر گرفت که استفاده از آنها در لابلای جملات باعث می شود سخن به لحاظ ظاهری شکیل ولی به لحاظ محتوایی پوچ و بی معنا باشد،معمولا مقبولیت این افراد مطلوب بوده چرا که هم سطحی هستند و توانایی ارتباط با قشر زیادی از مردم را دارند و هم توان این را دارند که مهملات خود را با الفاظ کمی بیارایند و تحویل مخاطب بدهند.مثال های متعددی می توان برای این مساله به کار برد ولی شاید یکی از تلخ ترین و آشناترین این باشد که جامعه ی سطحی همیشه میل به مخالفت و سیاه نمایی دارد،میل به مخالفت از این مساله نشات میگیرد معمولا انسان همیشه مخالف ، در درون خودش احساس زرنگی میکند و به عبارتی میخواهد به همه بفهماند که من متوجه خدعه و نیرنگ شدم،من چیزی را فهمیدم که سعی داشتند به من بقبولانند واقعیت آن چیزیست که من فهمیدم و این به نوعی بین عوام کمال محسوب می شود شاید به دلیل زیاد شدن دروغ و شیادی در جامعه همیشه مردم به دنبال کسی هستند که چیزی را برایشان افشا کند و دلیلی محکم برای تصوراتشان بسازد.طبیعتا با این روحیه که بین عموم مردم وجود دارد مهمل بافی نیازی به اثبات ندارد و بعبارتی جامعه زمینه پذیرش این مسائل را دارد.خوب حالا شاید بتوان گفت که چرا شایعات در جامعه ما به سرعت بازگو و منتشر می شود یکی از دلایلش این است که همه فکر میکنند انتشار آن آگاهی دادن به مردم و بیدار کردن از خواب غفلت است

باید با این موضوع مبارزه کرد نه از طریق بحث و استدلال،چون یکی اینکه در وهله اول نمی شود کار نهایی را انجام داد با منطق و دوم اینکه این افراد تجربه موفقی از زندگی در این سطح فکری دارند و به عبارتی کارکشته عوام فریبی هستند و همیشه هم برد با اکثریت هست.حتی در قرآن هم به از طرف خداوند به پیامبر سفارش زیادی شده با این مضمون که اگر در محفل یا مجلسی یاوه گویی برقرار بود جوابشان را نداره و ترکشان کن و بگذار تنها باشند.این به این معنا نیست که از مبارزه دست بکش بلکه به این معناست که پیامبر تو پیام صحیح را به گوش مردم برسان و کار خودت را انجام بده و مطمئنا گرچه باطل یک جریان مستمر تاریخی بوده ولی آبشار حقیقت دست از شستشوی این چهره کریه برنداشته و برنخواهد داشت انشالله

اصلاح طلبی یا . . .

متاسفانه رسانه های معاند بیشترین استفاده رو از خوشبینی خائنانه اصلاح طلبان بردند.جریانی که از ابندای انقلاب و در ادوار مختلف و شرایط مختلف همیشه به سمت غرب غش کردند و با عوام فریبی اجازه کار رو به نیروهای انقلابی ندادن.البته به نظر من این یک جریان تاریخی هست که در قران به دفعات ذکر شده که گروهی با تمسخر صحبت های پیامبران یا سنت های الهی به فساد ، شهوت رانی و ثروت اندوزی مشغول بودن و با فریب مردم با مسائل مشهود و ملموس دنیایی در مقابل معنویت پیامبران ایستاده اند.جریانی که همیشه در بستر تاریخ فعال بوده و شاید یکی از دلایل ارسال مکرر نبی از سوی خدا همین فریب های شیطانی این جماعت بوده است و بیچاره مردمی که در این اوضاع چیزی جز غفلت و ضرر عایدشان نشد
جریانی که  از ابتدا به جای روشن شدن حقایق و عمل به حقیقت ها در کلیه امور مردم رو به وعده هایی شبیه وعده های همه ظالمان در طول تاریخ فریب دادند ، از ابتدای دولت بازرگان بگیر تا انفجار دفتر رجایی و داستان جنگ8ساله،ترور منافقین،انتخابات 76 و حوادث 78 و شلوغی های 88 ، همه قراردادهایی که با غرب بسته شد و تاوانش را ملت دادند و قبل از اینکه صدایی از جایی خارج شود سریع بحث را به مسخره کردن علم الهدی ، خاتمی ، لغو کنسرت یا رفع حصر و به طور کل ترجیح دادن فرع به اصل و ایجاد مطالبه کاذب پیش بردن و مردم رو با نشانی های نوگرایانه فرهنگ اصلاح طلبی فریب دادند که اگر به این مسائل مشکلات مملکت حل شدنی بود باید گفت که محمدرضا پهلوی از همه اصلاح طلب تر بود و خیلی هم قوی تر کار میکرد،این سیاست فریب با کمک قشری بی سواد به نام سلبریتی که تنها هنرشان در طول زندگی خواندن فیلم نامه های پوچ و خالی از معنا بوده و قاطعانه می توان گفت که اگر روزی تصمیم باشد که همه ی این مدعیان و بعبارتی فضول های سیاسی رو جمع کنند هیچ کدام نمیتوانند راجب یک مساله ساده سیاسی یک توضیح علمی بیان کنند و مثلا بگویند IPC در وزارت نفت چه بوده است و چه تبعاتی داشته است.واقعا جای سوال است که اظهار نظر یک بازیگر که به حق در حرفه ی خود موفق است یا یک فوتبالیست که فراوان افتخارآفرینی کرده در مسائل سیاسی و با این طیف دنبال کننده چه سود که هیچ چه ضرری متعاقبا به همراه خواهد داشت ، نمی توانند متوجه این بدیهایت زندگی شوند که تو اگر قصد کمک داری در همان میدان تخصصت افتخار آفرینی کن ، کی و کجا مشاهده شده که در یک برنامه ورزشی از یک آخوند دعوت بعمل آید ،یا در موسیقی از یک سیاستمدار  برای برای اظهار نظر استفاده شده باشد ؟

البته ذکر این جمله از مرحوم شریعتی خارج از لطف نیست که می گفت : وقتی طرز فکر جامعه مبتذل شد دیگر فرقی بین عالم ، جاهل دانشگاهی یا حوزوی ، خواص یا عوام نخواهد بود

جامعه ای که هدایت فکری آن از ناکجاآباد باشد ، در صدا و سیما سریال های پوچ و بعضا مضر با هزینه های گزاف ساخته شود ، برای چاق تر شدن سرمایه داری تجملات میلیونی تبلیغ شود همین می شود که مردم فراموش کنند چه خواسته ای دارند و واقعیت چیست.همین می شود که در مرحله اول مردم را از آن چیزی که باید باشند تهی می کنند و بعدا این ظرف خالی به دلخواه خود پر میکنند . . .