من بیدار شدم

یعنی اصلا نخوابیدم

من آدم غمگینی هستم

تودلم هزاران هزار بغض بی دلیل هست

مثل الان که دارم برای خودم گریه می کنم

من تو دلم دردهایی هست که هنوز دست هیچ واژه ای بهشون نرسیده

از خودم و این زندگی خسته ام

درد من نداشتن ها نبود

درد من داشتن چیزی بود که دیگران نداشتند

غرق شدم من. . .

چیزی جز مرگ نمی تونه منو از این همه عذاب نجات بده

هیچ چیز این دنیا برای من نیست

از شادی ام مپرس که من نیز در ازل

همراه خواجه قرعه قسمت به غم زدم