توده ی مردم و سیاست
صیغه در مشهد ، قرارداد 25 ساله با چین ، طرح صیانت از فضای مجازی ، مساله آذربایجان و .. . .
بمباران های خبری اخیر در کنار خبرسازی های دل به خواهی و شیوع آن به وسیله حجم انبوهی از شبکه های اطلاع رسانی که فوق ایدیهم آن ها غالبا متعلق به اصحاب صهیون با همکاری عوام و جهال داخلی هستند به لحاظ محتوا و تحلیل تاثیر آن چنانی روی کسی نمی گزارد ولی فقط یک چیز را درون مردم می پروراند و آن هم نفرت از حکومت و سیاه دیدن همه چیز است
در فضایی که جای تحلیل های عمیق را عکس نوشته های رنگارنگ و مزین به انواع فریب های رسانه ای می گیرد برای مردمی که غرق در مشکلات هستند جایی برای مطالعه و تعمق نمی گزارد و آن ها تمایل دارند که به جای دقیق شدن در موضوع و گذاشتن وقت برای پی بردن واقعیت به چیزی با در نظر گرفتن همه ی جوانب صرفا چیزی پیدا کنند که به وسیله ی آن بتوانند خشم خود را که حاصل از ناکامی ها و مشکلات زندگی شان هست را با نثار چند فحش به حکومت تخلیه کنند
آفتهایی که معمولا در قشر نیمه روشن فکر وجود دارد که غالبا هم از جنس آدم های نیمه موفق هستند که چون فکر میکنند در زندگی عامیانه خود پیشرفتی هرچند جزئی داشته اند لابد علامه دهر هستند ؛ تمایل به یافتن تحلیل های آبکی و الزاما مخالف با روایت رسمی حکومت است تا پز همه چیز دانی بدهند و هم اینکه بتوانند جهالت خودرا پشت اسم فلان کارشناس گمنام یا نامعتبر مخفی کنند و زرنگی خود را در کشف توطئه و دروغ های حکومت نشان بدهند
آفت بعدی عدم شناخت جریانات ریشه دار و همینطور مناسبات بین المللی هست ، صرفا آنچه امروز پدید آمده را آنهم با تعابیر غلط روایت می کنند و کاری به گذشته ی ماجرا ندارند و همینطور کاری به اخبار بعدی ندارند و زیر بمباران اخبار جدید مهم ترین اتفاقات را فراموش می کنند
آفت بعدی دانستن اندکی از چیزی و پیراستن بسیاری از فهم خود به آن هستند ، چون مردم غالبا مسائل را پیگیر نمی شوند که چییز بفهمند بلکه فقط و فقط جهت نشخوار حرف چندجمله ای یاد گرفته تا در محافل و دورهمی ها مجلس را گرم کنند ، متاسفانه دولت بسیار ضعیف دهم و یازدم باعث شد که بیشتر افراد جامعه سیاسی شده و همیشه چندجمله ای برای گفتن داشته باشند
دلیل بعدی نداشتن آیتم های روحی نظیر عزت نفس ، تمایل به استقلال ، وطن پرستی و رفاه طلبی به هر قیمتی و از همه مهم تر همنوا شدن با هر صدایی در نفی شخصیت ملی و دینی و احساس تشخص در به سخره گرفتن خود
مساله ی بعدی از کارمند دون پایه در یک شرکت خصوصی تا مسئول موتوری فلان اداره و حتی صنف کارگران ساختمانی مثال های بسیاری از این دارند که خودشان با چشم خودشان دیده اند که فلان آخوند و یا فلان مسئول در چه شرایط مرفهی زندگی کرده یا چگونه به چپاول مشغول است که کلیدواژه ی معروفشان (دگه خودمون داریم میبینیم) یا اینکه یکی از فامیل های نزدیکشان خودش مسئول فلان جا هست و برایشان تعریف کرده که چه ها و چه ها شده یا نشده
مساله بعدی قرار گرفتن بعضی اشخاص در یک کانال خبری خاص و اعتماد و حقیقت پنداری محض و تحت سلطه ی رسانه ای قرار گرفتن است ، که فقدان سواد رسانه ای دلیل اصلی آن می باشد ، در صورتی که برای دانستن یک موضوع باید از همه ی جهات و نظرات استفاده کرد تا بتوان به یک نظر سالم رسید
اولین گام برای فهمیدن بسیاری از مسائل این است که بدانیم هیچ چیز نمی دانیم ، همین