ای وای ...

همه ی این اضافه وزن ، بی حوصلگی ، سنگین شدن بدن و در کل علائم گذر از جوانی

خیلی ناگهانی سراغ آدم میاد ، بطوری که اوایلش باور ناپذیره

بنظرم این حرف مخصوص آدمهای هپروت هست که میگن سن یک عدد هست یا تو هنوز جوانی و ازین حرفها

برای من که نوجوانیم از کودکی شروع شد و جوانی ام از نوجوانی و همین طور پیری از میانسالی ...

طی نگشته روزگار کودکی پیری رسید

از کتاب عمر ما فصل شباب افتاده بود

من همیشه چند قدم جلوتر از سن واقعی ام بودم و در عین حال بسیار عمیق تر از همه ی آدمهایی که باهاشون برخورد داشتم

بخاطر همین هیچوقت با هیچکس صمیمی نبودم

بزرگترین دلخوشی ام خانواده ام هستن که اگر نبودند

" چیزی که مرا به زندگی ببندد ، نیست "

این دنیا خالی از زیبایی نیست ولی متاسفانه ما در روزگاری زندگی میکنیم که عشق را نمی شناسند...