بزرگداشت پروین
به محض وارد شدنم تو محیط دانشگاه که محل برگزاری مجلس بود روی دیوار متوجه اطلاعیه های این مراسم شدم نیم ساعت بعد از ساعت شروع مجلس یه سرک داخل سالن کشیدم دیدم نهایتا 6 نفر اونجان فکر کردم شاید منحل شده ولی دقایقی بعد با وارد شدن چند نفر دیگه مراسم شروع شد و همون طور که اولشم گفتم اول شعرخوانی شاعرهای جوون بود
واقعا ازینکه شاعرهای جوون هستن که به این مسائل بها میدن خیلی خوشحال بودم ولی جز چندتایی که شعر می خوندن بقیه تو چهرشون هیچ اثری از علاقه و اشتیاق به این مجلس نبود مخصوصا این که چندتا چندتا مجلس رو ترک می کردن ظاهرا اون چیزی نبوده که اینا دلشون می خواسته
با وجود خستگی زیاد تا آخر مجلس نشستم،مگه جز اینه که شناخت شخصیتی مثل پروین تاثیر مثبت تو زندگیم داشت
ظاهرا دوستان حاضر تو اون مجلس نیازی به شناختن پروین نداشتن! بقول یکی از اوستا کارهای این رشته ما حق شناختن این چیزها رو نداریم ما فقط باید درگیر کسانی بشیم که همه شرافت و سرمایه شون به استیل بدنی شون هست.
این ها به عنوان الگو و ایده آلهای نسل امروز ما هستند که با دست گذاشتن روی مسائل ساده ولی پرقدرت شهوت(نه فقط جنسی)بلکه همه چیزهایی که انسان رو از مسیر انسانیت خارج می کنه قصد دارن که ....
قرن ما روزگار مرگ انسانیت هست،
سینه ی دنیا ز خوبیها تهی است،
صحبت از آزادگی،پاکی،مروت ابلهی است
صحبت از عیسی(ع) و موسی(ع) و محمد(ص) نابجاست
روزگار مرگ انسانیت است
مرگ او را از کجا باور کنم؟