دی مرا گفت دوستی که مرا          با فلان خواجه از پی دو سه کار

سخنی چند هست وزپی آن          خلوتی می ببایدم ناچار

خلوتی آن چنان که اندر وی           هیچ مخلوق را نباشد کار

گفتم این فرصت ار توانی یافت        وقت نان خوردنش نگه می دار

حالا انصاف بدین که وضع دوستان شما هم شبیه این خواجه شده یا نه؟

شعر از کمال الدین اسماعیل